پاییز در باغچه نشسته بود و به گل ها و درخت ها برگ های زرد و قهوه ای هدیه داده بود.
خاله كارتونك و آقای عنكبوت هر روز در باغ ورزش می كردند. آنها همسایه خانم و آقای سوسك بودند. سوسك ها اصلا ورزش را دوست نداشتند. آنها به سوسك كوچولو می گفتند ورزش كردن خوب نیست. ولی سوسكی دلش می خواست ...