یك روز موش موشی نفس نفس زنان پیش مادرش آمد و خبری داد.
قرار بود در مزرعه ی شبدر، نمایشگاه پنیر برگزار كنند. اما موشی نمی توانست به نمایشگاه برود چون بابا كلاغه مریض شده بود و موشی باید می رفت تا از او مراقبت كند ...