مریم كوچولو همیشه داد و بیداد می كرد كه من حوصله ندارم.
مریم از بازی كردن یا از بازی نكردن، تلویزیون دیدن یا ندیدن و از هر كاری حوصله اش سر می رفت. پدر و مادر و برادر و پدربزرگ مریم از دست این كارهای مریم ناراحت می شدند. داستان "من حوصله ندارم" د رشبكه ...