خاله مورچه ریزه هر روز زنبیل به دست می رفت و دانه جمع می كرد.
او زنبیلش را پر از دانه می كرد و به انبار می برد. هوا سرد و سردتر می شد اما هنوز انبارش پر نشده بود ...