مامان لاكپشت و بابا لاكپشت با پسرشان به بیشه رفتند تا تفریح كنند.
آنها چند روز در راه بودند. آنها داشتند نهار می خوردند كه متوجه شدند، درباز بطری را نیاورده اند. بابا لاكپشت به خانه برگشت تا آن را بیاورد ...