سومین روز ماه شعبان بود. همه جا پر از گل و ریحان بود.
روزگار خوبی بود. آن روزگار، مثل روزهای اول بهار. روزگاری كه هنوز پیامبر خدا زنده بود. سومین روز از ماه شعبان بود. صدای شادی از شهر به گوش می رسید. كودكی به سوی مسجد پیامبر می دوید ...