در یك روستای كوچك، مرد فقیری به تنهایی زندگی میكرد و همیشه در جست و جوی خوشبختی بود. روزی پیرزنی از آن روستا میگذشت. مرد فقیر به او كمك كرد و پیرزن به عنوان تشكر، هدیهای به مرد داد تا خوشبختی را به دست آورد. مرد فقیر هدیه را پذیرفت و....
كودكان با شنیدن این داستان میآموزند كه خوشبختی واقعی، همان چیزهایی است كه نزد خود دارند،؛ فقط چون توجهی به آنها ندارند، فكر میكنند كه خوشبختی دست نیافتنی است و فاصله زیادی با آنها دارد. ولی تلاش ...