در یك آبگیر كوچك، دسته ای ماهی و تمساح مادر با فرزندش زندگی می كرد. روزی یكی از ماهی ها كه از همه باهوش تر بود، به دوستانش گفت كه كنار آبگیر نروند، چرا كه آنجا بچه تمساح به خاطر بیماری مادرش گریه می كرد. تا اینكه بچه میمونی او را دید و....
این داستان به كودكان می آموزد تا برای حل مشكلاتشان از دیگران كمك بگیرند و از آنها به خاطر كمكشان تشكر كنند؛ ولی هرگز برای انجام شدن كارشان به كسی زور نگویند. *داستان «میمون كوچولوی باهوش» از داستان ...