یوسف با صدای زنگ ساعت به سختی از خواب بیدار شد، چون شب، دیر خوابیده بود. تا از جایش بلند شد، دستش به ساعت خورد و شكست. یوسف عصبانی شد و با خودش گفت كه امروز حتما روز بدی برایش خواهد بود. وقتی می خواست حاضر شود و به مدرسه برود....
كودكان با شنیدن این داستان می آموزند كه باید نتیجه كارهایشان را بپذیرند و نباید نتیجه آنها را به حساب خوش شانسی یا بد شانسی در زندگی شان بدانند. چرا كه همیشه با تلاش و كوشش به نتیجه خوب خواهند رسید.