در روستایی كوچك، خانم مرغی زندگی می كرد كه خیلی مهربان بود. اردك و گربه و سگ، همسایه هایش بودند. خانم مرغه خیلی زبر و زرنگ بود و هر روز صبح زود از خواب بیدار می شد؛ اما همسایه هایش خیلی تنبل بودند و دیر از خواب بیدار می شدند....
این داستان با زبانی ساده و روان به كودكان می آموزد كه تنبلی كار خوبی نیست و باید در كارهای دسته جمعی به همدیگر كمك كرد تا كارها سریع تر و بهتر انجام شود.