بهرام پسر بچه بازیگوشی بود كه برای تعطیلات عید به خانه پدر بزرگش در ده رفته بود. بهرام كه می دانست پدر بزرگش او را خیلی دوست دارد، حرف كسی را گوش نمی كرد و مدام شیطنت می كرد. تا اینكه روزی لباس ننه قزی را با نخ و سوزن به تشكش دوخت...
كودكان در این داستان با زبانی ساده و روان متوجه می شوند كه باید مراقب باشند تا با كارهایشان دیگران را آزار ندهند و برای كسی ایجاد مزاحمت نكنند.