در زمان های دور هیزم شكن مهربانی به نام آرتور در روستایی زندگی می كرد. روزی آرتور در جنگل به یك درخت بلوط رسید. او تصمیم گرفت كه درخت را قطع كرده تا از چوبش هیزم تهیه كند. اما ناگهان ناله ای به گوشش رسید...
این داستان به كودكان می آموزد كه همه ی انسان ها روزی بالاخره نتیجه ی كارهای خود، چه خوب و چه بد را می بینند؛ و به جزای اعمال نیك و ناپسند خود خواهند رسید.