مری دختر بچه ی كوچكی بود كه گاهی اوقات، آخر هفته ها به منزل عمه خانم كه مادر خوانده اش هم بود میرفت. هرگاه كه مری از خانه ی عمه خانم برمی گشت جولی خواهرش، درباره ی همه چیز و همه كس از او سوال می كرد. جولی دوست نداشت كه به جاهای دور برود...
در این داستان كودكان با زبانی ساده و روان متوجه می شوند كه حتما برای خوشحال كردن دیگران، نیاز به هزینه كردن زیاد نیست و گاهی اوقات تنها با صرف كمی وقت می توانند دیگران را خوشحال كنند.