سه تا زنبور عسل بودند. ریزی، ویزی و تیزی.
تیزی از بس كار كرده بود خسته شده بود. آنها تصمیم گرفتند تا یك روز كار نكنند فقط گردش كنند. وقتی رفتند توی جنگل راه را گم كردند ...