گنجشك كوچولو مثل یقیه دوستاش كوچ نكرده بود.
پاییز بود و هوا سرد بود. گنجشك كنار لوله ی بخاری بی بی لانه درست كرده بود. بی بی هم تنها بود. یك روز گنجشك كوچولو به باغ رفت اما با دیدن درختان خیلی ناراحت شد ...