آقا كلاغه رنگ پرهاش سیاه بود. خانوم گنجشكه هم همسایه ی آقا كلاغه بود ولی خیلی مغرور بود.
گنجشك اصلا آقا كلاغه را دوست نداشت. او به كلاغه می گفت: از ما دور شو. چون رنگ پر و بال تو سیاه است. كلاغ خیلی دلش شكست ...