توی یه روز زیبا و قشنگ، هدی كوچولو و عزیز جون توی پارك جلوی خونه هدی كوچولو، داشتن با هم «منچ» بازی می كردن. هدی برای عزیز جون تعریف كرد كه قبل از اومدن به پارك، یه كار اشتباه توی خونه انجام داده و مامانش رو خیلی ناراحت كرده. عزیز جون هم...
كودكان با شنیدن این داستان یاد می گیرن كه خداوند بسیار بخشنده و آمرزنده است و در مقابل اشتباهات آدم ها به اونها فرصت می ده تا اشتباهاتشون رو جبران كنن، به شرط اینكه سعی كنن دیگه اون كار نادرست رو ...