امیرعلی دلش می خواد قهرمان باشه، مثل یك قهرمان بتونه دنیا رو نجات بده اما اون خیلی ریزه میزه س . یه روز ظهر یه صدایی از تو حیاط می شنوه و..
خاله نوشی تو این قصه درباره آرزوی بچه ها برای قهرمان شدن می گه .. آرزویی كه از دیدن فیلمها و كارتونها به ذهن بچه ها می رسه و دلشون می خواد كه حتما قهرمان باشن! خیلی خوبه كه این آرزوی بچه ها درست ...