چانگ چونگ چی كه در سرزمین چاچونگ زندگی می كرد یه شیر جوان بود. او از شیر بودن خودش خسته شده بود.
چانگ چونگ چی دلش می خواست دیگر شیر نباشد. چون همه ی حیوانات جنگل از او می ترسیدند. برای همین تصمیم گرفت پیش پدربزرگ فانگ فونگ فی برود تا شاید پدر بزرگ راهی برای او پیدا كند ... این داستان طنز ...