روز جشن رسید. سحر از خوشحالی نمی دونست چی كار كنه. مادربزرگ كه خیلی مهربون و دوست داشتنی بود، اونو توی بغلش گرفت و گفت: «قربون نوه عزیزم بشم كه اینقدر خوشحاله» سحر خندید و عكس خودش رو توی عینك ذره بینی مامان بزرگش دید. فائزه همكلاسی سحر...
داستان «اولین هدیه» از قدیمی ترین نشریه كودك و نوجوان ایران، «كیهان بچه ها» انتخاب و تهیه شده است. «گلچین قصه های كیهان بچه ها » یه همكاری جدید بین تولیدات چند رسانه ای ایرانصدا و كیهان بچه هاست ...