شهری بود كه در آن هیچ دختری به دنیا نمی آمد.
یك شب، پادشاه غمگین شهر از پنجره به ماه نگاه میكند. پیرمردی رهگذر پادشاه را می بیند و دلیل غم و غصه اش را می پرسد. پادشاه به پیرمرد سه سیب می دهد ... كتاب «پریزادان درخت سیب»، از انتشارات ...