كرم شب تاب خیلی مهربان بود و دلش می خواست با همه بازی كند.
یك شب كرم شب تاب یك سنجاب كوچولو دید و به او سلام كرد. ولی او اصلا كرم را ندید. او به سنجاب گفت كه می خواهد با او دوست شود ...