گرگی در جنگلی زندگی میكند كه از پدرانش آموخته بود كه باید مراقب جنگل باشد.
اگر خرگوشی شبها میخواست بیرون برود، دندانهای سفید گرگ را به او نشان میدادند و غرش گرگ، او را فراری میداد تا در بیشه پنهان شود و خطری سر راهش قرار نگیرد. اما جغد و روباه دل خوشی از گرگ نداشتند ...