مرد فقیری كه آهی در بساط نداشت و خیلی ناراحت بود به راه افتاد تا دلیل بدبختی اش را بداند.
در روزگاران قدیم، مرد فقیر و بی چیزی زندگی می كرد. او از زندگی اش اصلا راضی نبود. دلش می خواست بداند كه چرا این همه بدبخت است. شبی با خود فكر كرد كه دلیل همه ی این بدبختی ها فلك است. یعنی روزگار ...