یك روز صبح زود یك موش گرگی را می بیند و یك لقمه ی چپش می كند.
موش فكر می كند این آخر كار است. اما این طور نبود. موش متوجه می شود كه یك نفر دیگر هم در شكم گرگ زندگی می كند. چه خوووب! اصلا، آنها نمی خواهند خورده شوند. برای ادامه ی زندگی شان تصمیم تازه ای می ...