«سفیدبرفی» شاهزاده ای در یه سرزمین دوردست بود. اون با نامادریش كه یه ملكه بود در قصر زندگی می كرد. ملكه زن زیبایی بود. اون یه آینه جادویی سخنگو داشت. ملكه هر روز توی آینه جادوییش نگاه می كرد و از زیبایی خودش لذت می برد. یه روز ملكه از...
داستان های «سفیدبرفی»، «روباه و لك لك» و «پادشاه جنگل به جنگ می رود»، نوشته «ود پراكاش چاولا» با ترجمه «آرزو رمضانی»، منتشر شده توسط انتشارات «آبرنگ» با همكاری «پایگاه كتاب كودك ایرانصدا»، در قالب ...