زن و مرد فقیری در زمانهای قدیم زندگی می كردند. مرد كه خیلی خوش شانس بود به همسرش گفت: امروز به كاخ شاه می روم تا از او كمك بگیرم.
مرد، سه روز به كاخ شاه می رود اما نگهبان ها او را راه ندادند. بالاخره شاه دستور می دهد تا به او اجازه ی وارد شدن بدهند. شاه از مرد پرسید كه چه كارهایی بلدی؟ او گفت من سكه، اسب و آدم ها را خوب می ...