• 2 قطعه
  • 17 دقیقه
  • حسن ترسالو

    حسن، پسر بسیار ترسویی بود. از بس می ترسید، چشمش را هم می بست تا جای را نبیند.

    اطلاعات تکمیلی

    • نوع متن: برداشت آزاد
    • ترجمه / اقتباس شنیداری: سعید اسلام زاده
    • قالب كتاب گویا: نمایشی
    • بازیگر: شمسی فضل اللهی,مینو جبارزاده
    • سردبیر رادیویی: ناهید گودرزی
    • تنظیم‌کننده: آسیه حیدری
    • دبیر سرویس: محمد مهدی شادبهر
    • رده سنی: كودك
    • كلید واژه: داستان,قصه,مادربزرگ
    • نام سریالی(نام طرح مشترك): قصه های مادربزرگ
    • منبع: آزاد
    • نوع مرجع (نمایشنامه-نمایش رادیویی - برنامه-كتاب-فیلم): نمایش رادیویی
    • ملیت: فارسی
    • پیشنهاد ما: این داستان برای بچه های سالهای ابتدایی دبستان مناسب است

    روزی مادر حسن او را به دستشویی برد و گفت اینجا لب آب است و بعد به خانه رفت و در راپشت سرش بست. حسن هم رفت و رفت تا به بیابان رسید. از خستگی و گرسنگی خوابش برد. صبح كه بیدار شد دید دور و برش پر ...

    اطلاعات بیشتر

    چهارشنبه، ۱۲ اسفند ۱۳۹۴

    قرآن

    چهارشنبه، ۱۲ اسفند ۱۳۹۴
    چهار شنبه 18 آذر
    |
    11:33:21
    زنده