موش خاكستری رفت تا دست و صورتش رو بشوره كه صدای وحشتناكی شنید.
موش ترسید و فرار كرد. چون فكر میكرد یه گربهی عصبانی به خونهش حمله كرده! موش خاكستری درحالیكه گریه میكرد، دوستاش رو دید... .