روزی مردی در جنگل بود. ماری را دید كه داشت خرسی را می خورد.
مرد دلش برای خرس سوخت و تلاش كرد تا خرس را از دهان مار نجات دهد. خرس كه از مرد خیلی خوشش آمده بود همیشه با او بود و از كنارش دور نمی شد. روزی از روزها رهگذری به مرد گفت كه نباید با خرس دوستی كند ...