بچهكلاغ با یه فیل دوست شده بود.
مادر بچهكلاغ نگران این دوستی بود. اون از كلاغی خواست تا به دوستیش با فیل ادامه نده، ولی كلاغی خیلی فیل رو دوست داشت و روزهای خوبی رو باهاش گذرونده بود... . بخشی از كتاب: «یك روز كلاغ كوچك ...