امروز «عزیزجون» رفتن خونهی «هدی». هدی از دیدنشون خیلی خوشحال شده بود و رفت توی آشپزخونه تا كاسهی شلهزرد عزیزجون رو بهشون برگردونه، ولی كاسه از دست هدی افتاد و شكست و به دو تكه تقسیم شد. هدی از اینكه كاسه رو شكونده بود خیلی شرمنده شد... .
این داستان با زبانی ساده و روان به كودكان یاد میده كه هروقت توی شرایط سخت گیر كردن، از صبر و نماز كمك بگیرن؛ چون خداوند همراه اونهاییه كه صبر میكنن. در این قسمت از برنامهی «یك آیه، یك قصه» عزیزجون ...