بچههای عزیز، در این شعر داستان شیر و موش را میشنویم كه در لحظات حساس به كمك هم میآیند.
بود شیری به بیشهای خفته موشكی كرد خوابش آشفته آن قدَر گوش شیر، گاز گرفت گَه رها كرد و گاه باز گرفت تا كه از خواب، شیر شد بیدار متغیر ز موشِ بدرفتار دست برد و گرفت كَلّهی موش شد گرفتار، ...