شب بود. تاریكی و سرما شهر را در سكوت عمیقی فرو برده بود. گاهگاهی صدای شلیك رگبار و یا تكتیر بهگوش میرسید. در كوچههای باریك و خلوت شهر صدای قدمهای سنگین طنین میانداخت. از پسِ پنجرههای بسته نور كمرنگی به كوچهها پاشیده میشد.
داستان «حكومت نظامی» رو از قدیمیترین نشریهی كودك و نوجوان ایران، «كیهان بچهها»، انتخاب كردهایم. «گلچین قصههای كیهان بچهها» همكاری بین تولیدات چندرسانهای ایرانصدا و كیهان بچههاست. این ...