سامان یك روز كه از مدرسه آمد با یه سوت وارد خانه شد. سامان سوت را از دوره گردی گرفته بود، مردی كه قد بلندی داشت و پشتش قوز داشت. و همین كار مادر سامان را به دلهره انداخت.
دوره گرد به جای پول سوت از سامان سوالات زیادی پرسیده بود در مورد اسم و آدرس و مشخصات سامان و خانواده اش. پدر سامان پزشك بود و شبها كار می كرد و یك شب كه پدر سامان توی بیمارستان بود دزدی قد بلند با ...