بچههای عزیز در این شعر، با خانم خرسه و بچهی كوچكش آشنا میشویم كه تمام زمستان را در غار قشنگشان میخوابند تا با آغاز فصل بهار، از خواب زمستانی بیدار شوند.
هیس و هیس و هیس بی سروصدا یك خانم خرسه خوابیده اینجا خوابیده توی یك عالمه مو انگار كه رفته زیر یك پتو بچهی خود را گرفته بغل انگار كه او هست یك كوزه عسل خانهی آنها محكم و سنگیست ...