مدتی بود كه شیر جانوری را شكار نكرده بود و گرسنه و خسته بود.
شیر از روباه كمك گرفت تا او گاوی یا الاغی را از راه به در كند و به بیشه ببرد. روباه هم كه حسابی گرسنه بود انجاموظیفه كرد و راهی شد... . *** این قصه براساس یكی از حكایتهای مثنوی معنوی بازنویسی ...