ندیم غیبگوی پادشاهی در زمان های قدیم فكر می كرد كه صورت و چهره زیبا هر كسی نشان دهنده خوبی و بدی اوست و به كارهای خوب و بد مردم كاری نداشت.
پادشاهی بود كه عاشق شكار كردن بود. یك روز پادشاه كه برای شكار رفته بود مرد روستایی ایی با لباس كهنه و ژولیده و سر و صورت نامرتب كنار جاده ایستاد تا پادشاه و یارانش را تماشا كند. یكی از ندیمه های ...