در روزگاران قدیم دهقان فقیری زندگی میكرد كه زمین نداشت. فقط خونهای كوچیك و دختری داشت. روزی دختر به پدرش گفت: «باید از پادشاه خواهش كنیم كه تكهزمینی به ما بده.» وقتی پادشاه از نداریِ اونها باخبر شد، تكهای زمین بهشون بخشید... .
افسانهی «دختر دانای دهقان»، نوشتهی «یاكوب لودویگ كارل گریم» و «ویلهلم كارل گریم» معروف به «برادران گریم» است. این داستان را «هرمز ریاحی»، «نسرین طباطبائی» و «بهزاد بركت» ترجمه كردهاند و انتشارات ...