طوطیِ مرد بقال، شیرینسخن بود و مشتریهای بقالی را سرگرم میكرد.
یك روز گربهای وارد بقالی شد و طوطی ترسید و پر زد و به یك شیشهی روغن باارزش خورد و روغن پخش بر زمین شد. مرد بقال با دیدن اوضاع عصبانی شد؛ محكم ضربهای به سر طوطی زد و ... .