زندانیها از دست مرد تنبل و شكمو در امان نبودند. او هرچه به دستش میرسید، از خام تا پخته، همه را میخورد.
زندانیها تصمیم گرفتند تا از دست او به قاضی زندان شكایت كنند. پس یك وكیل انتخاب كردند و حرفشان را به او زدند. وكیل پیش قاضی رفت و شكایت زندانیها را به او رساند. قاضی كه مرد خردمندی نبود، تصمیم ...