«هدی» امروز اومده خونهی «عزیزجون». اون كمی ناراحت و بیحوصله است. عزیزجون دلیل ناراحتیش رو میپرسن. هدی هم تعریف میكنه كه چه اتفاقی افتاده. هدی و «سمانه» و «مریم» سه تا دوستن كه قرار بوده دیروز توی باشگاه ورزشی تمرین تنیس كنن، اما... .
كودكان با شنیدن این داستان یاد میگیرن كه هرگز در زندگی دیگران تجسس نكنن. در این قسمت از برنامهی «یك آیه، یك قصه» عزیزجون به آیهی دوازدهم سورهی مباركهی «حجرات» اشاره می كنن. خداوند در این ...