هامون و شیرزاد مشغول چراندن گاوها توی دره بودند و خودشان هم مشغول آبتنی شدند.
شیرزاد بلند شد تا بهسمت عمو سهراب برود كه ناگهان بوی سوختن و آتش به مشامش خورد. او دنبال بو به جنگل رفت. فكر میكرد كه شكارچیها یا رزمندگان را خواهد دید، اما چیزی نگذشت كه به آتش رسید و سربازهایی ...