تاجر مهربان و درستكاری در شهری زندگی می كرد. مردم چیزهای با ارزش شان را برای امانت به او می دادند تا نگهداری كند.
روزی به او خبر دادند كه خانه و زندگی اش آتش گرفته و سوخته است. تمام امانت های مردم هم سوخت و دود شد. تاجر از این ماجرا خیلی ناراحت شد. چون او همه چیزش را از دست داده بود. مرد تاجر به چند نفر ...