توی دید و بازدید عید زنبور كوچولو با پدر و مادرش به عید دیدنی رفتند. زنبور كوچولو خیلی شیرینی خورد و دل درد گرفت.
مادر زنبور كوچولو كه دید اون نمی تواند راه برود به او گفت تا خانه باید پیاده راه بروی تا غذایت هضم بشود و دل دردت بهتر شود. توی راه سنجاقك را دید كه بالش گلی شده بود و نمی توانست پرواز كند.داستان"زنبور ...