راهزن از دنیا رفت و همهی مردم آن منطقه میخواستند بدانند كه حال و روز او در آن دنیا چگونه است.
یكی از مردان دلآگاه آن منطقه، راهزن را در خواب دید كه حال و روزی خوب و خوش دارد... . *** بچهها! این حكایت از كتاب «موش و گربه»، نوشتهی شیخ بهایی، برای شما انتخاب و بازنویسی شدهاست. بشنوید و ...