توی صحرایی بزرگ موش های صحرای زندگی می كردند. بك روز موش كوچولوی داستان ما با دوستانش بازی می كردند اما آن روز هرچه بچه ها بازی می كردند شب نمی شد و هوا روشن بود.
موش كوچولو به مادرش گفت من خیلی خوشحالم كه روزها خیلی بلند شده اند و دیرتر شب می شود. مادر موش كوچولو برای او توضیح داد كه در فصل های مختلف زمان شب و روز تغییر می كند. داستان" روزهای بلند" با ...