ترانه درمورد گنجشك كوچولو
یه روز سرد زمستون روی برفا توی خیابون از درخت افتاده بودش یه دونه گنجشك نالون ذره ذره گریه میكرد و جیك و جیك صدا میداد ای مامان و بابا گفتم بیچاره كمك میخواد وقتی كه بهش رسیدیم ...