ننهسرما تو زمستون با خودش پنبه میآره ... میدونستین؟ شعر من رو بشنوید.
ننهسرما كه آمد دوباره پنبه آورد زمین را پنبههایش قشنگ و دیدنی كرد سپس با پنبهها دوخت لحافی نرم و زیبا لحافش را به كی داد؟ به بید پیر و تنها لحافش را به او داد كه از سرما نمیرد ...