«هدی» و «عزیزجون» برای عیادت خانم «بهاری» به بیمارستان رفتن. هدی دوست داره هرچه زودتر ایشون رو ببینه، اما هنوز وقت ملاقات نرسیده، ولی اون عجله داره و حوصلهاش هم سررفته. هدی دفعهی قبل هم به ملاقات خانم بهاری اومده ولی ... .
این داستان با زبانی ساده و روان به كودكان یاد میده كه به فكر نعمتهایی كه خداوند بهشون داده، باشن و همیشه خدا رو شكر كنن. در این قسمت از برنامهی «یك آیه، یك قصه» عزیزجون به آیهی سیزدهم سورهی ...